طرح :
راه های برونرفت از بن بست کنونی در کشور
واقعیت تلخ این است که امروز پس از گذشت هفت سال پس از برگزاری کنفرانس بن و روی کار آمدن دولت جدید، اوضاع کشور کماکان آشفته و نا به سامان است و شتابان به سوی یک بحران لغزنده و برگشت ناپذیرپیش می رود. مهمترین چیز در اوضاع کنونی این است که در پی راهیافت هایی برای برونرفت از این بحران باشیم. همو نجات کشور از اوضاع نابه سامان کنونی باید به یک پروژه ملی مبدل گردد.
در اوضاع و احوال کنونی، پرسش های بیش از هر پرسش دیگر مطرح می می گردد:
- چگونه می توان کشور را از بحران کنونی نجات بخشید؟
- چگونه می توان از اوضاع و احوال کنونی و شرایط جدید به سود خود سازی، دولت سازی و ملت سازی در کشور بهره برداری بایسته و شایسته و بهینه نمود؟
مردم افغانستان امیدوارند تا تیم رهبری نیرومندی ایجاد شود تا با همدلی و همیاری و همدستی با یکرنگی و همبستگی و همپیوندی بتوانند سکان رهبری کشتی بشکسته و توفانزده کشور را در دست گیرند.
مهمترین برازندگی این تیم باید برخورداری از شخصیت های نیرومند، نیک نام، برخوردار از پشتیبانی جامعه جهانی، برخوردار از توانایی جلب و جذب کمک های جامعه جهانی و بهره گیری بهینه و خردمندانه از آن و باورمند به به یک رشته ارزش های متعالی مانند آزادی، استقلال، حفظ تمامیت ارضی کشور، تامین صلح و ثبات و شگوفایی کشور و بخیه زدن به گسیختگی های رونما شده در وحدت ملی و مانند آن باشد.
مهم ترین موضوع در پهلوی تشکیل هیات رهبری آینده، کار در راستای فراهم آوری زمینه برای مشارکت نخبگان فکری کشور در امریکا و اروپا در روند تصمیم گیری های سرنوشت ساز برای کشور می باشد.
روشن است در گذشته در کشور ما همه تصمیمگیری های سیاسی عمده با مشارکت نخبه های سنتی با شیوه های سنتی صورت می گرفت و خرد جمعی نخبگان فکری چندان در نظر گرفته نمی شد. چنانچه در نشست بن نیز می شود گفت که به جز از گروه اندکشمار نمایندگان نخبه های فکری، بیشترینه افغان های باشنده در اروپا و امریکا تقریبا نادیده گرفته شده بودند که این کار موجب برانگیخته شدن ناخشنودی های فراوان در مجامع و محافل روشنفکری افغانی گردید. البته؛ با توجه به آن که در آن برهه، اولویت های دیگری چون سرنگونی رژیم طالبان، نجات مردم کشور از بربادی و تیره روزی و گرسنگی و در به دری، تامین سریع امنیت و جذب کمک های بین المللی و مانند آن مطرح بود، مجال چندانی برای مسایلی چون مشارکت نخبگان فکری و ... نبود. مگر امروز، اوضاع به گونه دیگر است و وقت آن فرا رسیده است تا ویرایش هایی در مکانیزم های تصمیمگیری ملی وارد بیاید تا هم مشروعیت بیشتری پیدا نماید و هم کارایی آن بیشتر گردد.
به هر رو،
- با توجه به این که کشور و مردم ما پس از گذشت هفت سال از برگزاری نشست بن و واژگونی رژیم طالبان هنوز هم در بدبختی و تیره روزی بسر می برند،
- با توجه به این که بخش بزرگی از کمک های بین المللی به هدر رفته و از آن بهره برداری بهینه نشده است،
- با در نظر داشت این که به رغم حضور نزدیک به یک دهه یی نیروهای ائتلاف بین المللی هنوز هم امنیت و ثبات در کشور به شکل شاید و باید آن تامین نشده است،
- با توجه به این که هنوز هم اردو، پولیس ملی و نیروهای امنیتی ما در حد دفاع مستقلانه و سطح تجهیز مناسب نرسیده اند و توازن قوا در منطقه بر هم خورده است،
- به خاطر برونرفت از تنگناهای کنونی،
- به خاطر این که شانس طلایی کنونی در پیوند با تغییر استراتیژی ایالات متحده امریکا مبنی برقرار دادن افغانستان در اولویت های سیاست خارجی دولت آقای اوباما از دست نرود،
- به خاطر ایجاد یک تیم آگاه کاری و گزینش هیات رهبری که توانایی طرح و تدوین یک استراتیژی مدلل و واقعبینانه برای نجات کشور را داشته باشد،
بایسته خواهد بود روی مکانیزم های زیر بیندیشیم:
1- مکانیزم داخلی:
روشن است از یک سو، دولت کنونی و کمیسیون برگزاری انتخابات روی هر دلیلی که بوده در برگزاری به موقع انتخابات فروگذاشت نموده است و از سوی دیگر، با پایان رسیدن موعد کار تیم رهبری کنونی پس از اول جوزای سال آینده تا برگزاری انتخابات و روی کار آمدن دولت جدید در کشور خلای قدرت به میان می آید.
به هر رو، بر اساس قانون اساسی رهبری کنونی باید سر از اول جوزاکناره گیری نماید.
پرسشی که مطرح می گردد این است که چه راه های برای پر کردن این خلاء وجود دارد؟
یکی از راه ها می تواند این باشد که رهبری کنونی قدرت را به یک اداره موقت یا انتقالی بسپارد. صرف نظر از این که چه کسی در راس این اداره قرار گیرد(رییس سنا یا رییس مجلس)، قدرت وی سمبولیک خواهد بود.
می شود در چهارچوب این دولت موقت سه کمیته:
1-کمیته سیاست خارجی،
2-کمیته نظامی- امنیتی،
3-کمیته اقتصادی – اداری
برای پیشبرد امور ایجاد گردد.
اداره موقت یا انتقالی وظیفه خواهد داشت در ظرف سه ماه دو وظیفه را انجام دهد:
- فراهم آوردن زمینه برای برگزاری لویه جرگه برای بازنگری در قانون اساسی عمدتا برای تغییر در ساختار نظام از ریاستی به ریاستی مختلط، انتخابی شدن ارگان های محلی قدرت و وارد آوردن پاره یی اصلاحات دیگر
- فراهم آوردن زمینه راه اندازی انتخابات سالم و دمکراتیک و آزاد زیر نظر یک کمیسیون واقعا مستقل ملی
یادداشت: البته می شود لویه جرگه یا پیش از انتخابات و یا پس از آن برگزار گردد.
2- مکانیزم بیرونی:
جامعه جهانی همان گونه که با مکانیزم بن توانست زیر سرپرستی سازمان ملل زمینه ایجاد دولت موقت و انتقالی و برگزاری لویه جرگه و سپس زمینه تدوبن قانونی اساسی و در پی آن انتخابات ریاست جمهوری را فراهم آورد، این بار نیز می تواند با ابتکار تازه یی را روی دست بگیرد که می تواند شامل تدبیرهای زیر باشد:
- برگزاری یک کنفرانس بزرگ بین المللی زیر نظر و به ابتکار سازمان ملل با مشارکت سازمان های بزرگ بین المللی و منطقه یی و هیات های کشورهای بزرگ و همسایه و منطقه برای بررسی مساله افغانستان و راهیافت هایی برای برونرفت از بحران در این کشور، تامین امنیت و ثبات در آن و دستیابی به توافق روی ایجاد یک دولت فراگیر
- زمینه سازی برای برگزاری یک کنفرانس بین الافغانی با مشارکت گسترده نخبه های سیاسی و فکری و نمایندگان لایه های گوناگون جامعه که بهتر خواهد بود در یکی از کشورهای منطقه (ترجیحا در دبی) زیر نام « همایش بزرگ ملی» یا هر نام دیگری که باشد برای تعیین سرنوشت کشور و بررسی موضوع رهبری دولت آینده با اشتراک شخصیت های برجسته علمی، فرهنگی و سیاسی کشور از اروپا و امریکا و کشورهای منطقه مانند هند، پاکستان، ایران، کشورهای عربی وآسیای میانه، تاجران ملی از داخل و خارج کشور، شخصیت های سیاسی داخلی، بزرگان، ریش سپیدان و علمای داخل کشور و.....با اشتراک شمار بسیاری از نخبگان فکری کشور و به منظور تبادل نظر و بررسی طرح ها و اندیشه های شان.
- کنفرانس وظیفه خواهد داشت در باره تشکیل یک دولت موقت یا انتقالی و وظایف آن به رایزنی بپردازد و توصیه های بایسته را برای پیاده ساختن آتیه آن به کمک سازمان ملل تدوین نماید.
- دولت موقتی که بعد از اول جوزا ایجاد می گردد، وظیفه برگزاری لویه جرگه به منظور بازنگری در قانون اساسی و انتخابات آزاد و دمکراتیک و سالم را طی سه ماه به دوش خواهد داشت.
ایجاد یک تیم کاری برای کار در دولت آینده نیز از مسایلی می باشد که باید از همین اکنون روی آن اندیشید. هرگاه هیات رهبری دولت آینده با تیم کوچکی پا به میدان بگذارد، بی گمان در حلقه محاصره و دام از پیش گسترانیده شده نیروهای سنتی و ابزاری موجود در کشور افتاده و ناگزیر خواهد گردید در بافتار دولت آینده سهم بزرگی به آنان بدهد که با پیشگیری این گونه راهکار می توان گفت که به دستارودهای چشمگیری دست نخواهد یافت. با توجه به ضعف مدیریت در کشور و کمبود نیروهای کاری و مخصوصا منیجرهای با تجربه و آموزش دیده بسیار دشوار است به کدام نتجه مثبت و دلخواه در دولت سازی سنجش نمود. هرگاه دست کم 1000 نفر از امریکا و اروپا برای کار در دولت آینده به داخل برده شود، به یک بودجه سالانه 50- 100 میلیون دالری نیاز است که می توان زمینه تمویل آن را در چهارچوب کمک های بین المللی برای افغانستان جستجو نمود. هر چه است، این کار یکی از اولویت ها است و بدون آن نمی شود انتظار بسیاری از نیروها و کادرهای داخل کشور داشت.
منبع آریایی از محترم آریانفر
Aziz arianfar
کلمات کلیدی: